گل پسرک شهریوری

طلوع مي كند آن آفتاب پنهاني

ز سمت مشرق جغرافياي عرفاني

دوباره پلك دلم مي پرد، نشانه چيست؟

شنيده ام كه مي آيد كسي به مهماني

كسي كه سبزتر از هزار بهار

كسي، شگفت كسي آن چنان كه مي داني

كسي كه نقطه آغاز هرچه پرواز است

تويي كه در سفر عشق، خط پاياني

تويي بهانه آن ابرها كه مي گريند

بيا كه صاف شود اين هواي باراني

تو از حوالي اقليم هركجا آباد

بيا كه مي رود اين شهر، روبه ويراني

كنار نام تو لنگر گرفت كشتي عشق

بيا كه ياد تو آرامشي است طوفاني

                            قيصر امين پور

نیمه ی شعبان

فرخنده میلاد باسعادت

امید دل مستضعفان

حضرت مهدی صاحب امان عجل الله تعالی فرجه الشریف

بر منتظران ظهورش مبارک و خجسته باد

نمی دونستم

اصلا بهم نگفته بود

که هر روز میاد اینجا

و به وبلاگم سر می زنه

منم خبر نداشتم

چند وقت قبل

بهم گفته بود که

وبلاگمو عنکبوت گرفته

ولی اطلاع نداشتم

این قدر مهمه براش

که هر روز میاد سر می زنه

تا اینکه دیروز

بعد چند ماهی که از هم

بی خبر بودیم

این رو بهم گفت

که هر روز اینجا میاد

و وبلاگ رو می بینه

هم خوشحال شدم

هم ناراحت

خوشحال از این بابت که

تو این مدت که از هم خبر نداشتیم

به یادم بوده

ناراحت هم به خاطر اینکه

هر روز میومد و

مطالب قدیمی رو می دید

بهش قول دادم

براش یه مطلب بنویسم

که به قولم وفا کردم

ولی اون منو خیلی ناراحت کرد

چون اومد اهواز و

من رو خبر نکرد

هنوزم ازش دلگیرم

نباید این کار رو با من می کرد

چون وقتی روانه شهرشون شد

به من گفت که اومده اهواز

واقعا دلم شکست

اگه پیشم بود

کلی باش دعوا می کردم

ولی چه کنم که

رفیقمه و با هم خیلی صمیمی هستیم

من خیلی دوسش دارم

اونم منو همین طور

اسمش اشکان

حرف‌های ما هنوز ناتمام

تا نگاه می‌کنی :

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از آن‌که با خبر شوی

لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود

آی .

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می‌شود!

پ ن:

از اینکه

یه مدت بود

نظرات رو

جواب نمی دادم

عذر خواهی می کنم

پاشو،

پاشو ببینم !

یه سری به خودت بزن .

 از خودت بگو .

چند وقت که از خودت خبر نداری؟

کجایی؟

 نیستی؟

کم پیدایی . !

یه سر به خودت بزن .

بقیه رو ول کن .

 یکمی به خودت فکر کن .

مگه چقدر زنده ای؟

اگه تا آخر عمرت هم به این رویه ادامه بدی

 هیچی تغییر نمی کنه .

 همینه که هست. !

پس رهاشون کن ،

 تا راحت بشی .

 بیا سراغ خودت .

 یه سری به خودت بزن .

کی بهتر از خودت؟

کی بهتر از تو،

تو رو می فهمه؟

بالاخره داداش مهدی

با دعای خیر دوستان

شکمش رو عمل کرد

و خوب شده

فقط باید چند ماهی کمتر شیطونی کنه

تا خوب خوب بشه

از همه ی دوستای عزیزی که

تو این مدت

در کنارم بودن

و داداش مهدی رو فراموش نکردن

و براش دعا کردن

خیلی سپاسگذارم

دیگه چیزی نمی تونم بگم

چون لطف شما

ارزش زیادی داره که

قدر دونستنش از دست ما خارجه

دوستای گلم دمتون گرم

حضرت امام حسن  مجتبی علیه السلام فرمودند:

چنان برای دنیایت تلاش کن

 که گویاهمیشه زنده ای

و چنان برای آخرتت تلاش کن

 که گوئی فردامرگت فرا می رسد

دوستای عزیزم سلام

امیدورارم که در پناه خدا

سلامت و شاداب باشید

یه مدت زیادی نبودم

بچه ها

داداش مهدی بود که گفتم مریضه

چند بار بردیمش دکتر

چند تا دکتر تشخیص دادن باید عمل شه

حالا فردا نوبت عمل داره

گفتن ساعت ۹ صبح بریم بیمارستان

برا داداش مهدی ۹ ساله ام دعا کنید

آخه خیلی اذیت شد

دعا کنید زود خوب شه و

دیگه سال جدید تحصیلی

با خیال راحت بره سر کلاس درس

خداییش خیلی حالم گرفته است

اصلا داغون داغونم

و به لطف خداوند امیدوارم

شما هم براش دعا کنید

سر نماز

ولادت با سعادت و فرخنده ی

سید و مولای شهیدان عالم

حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

و یگانه علمدار و یار باوفایش

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

و زینت عبادت کنندگان جهان

حضرت امام سجاد علیه السلام

روز پاسدار

روز جانباز

و روز آزاده

بر همه ی ملت بزرگ اسلام

بویژه هموطنان عزیز ایرانی

و رهبر و تاج سرمون

حضرت سید علی روحی فداه

تبریک و تهنیت باد

معلم گرامی

بی انصافی است

که تو را به شمع تشبیه کنم

 زیرا شمع را می سازند تا بسوزد

اما تو می سوزی تا بسازی ،

 با سپاس و عرض تبریک فراوان . . .

12 اردی بهشت

سالروز شهادت علامه و فیلسوف معاصر

شهید مرتضی مطهری

و روز معلم بر تمامی

بر تمامی معلمان تبریک و تهنیت باد

یادت هست

وقتی میلاد به خواستگاریت آمد

به او گفتی که مثل برادرم هست

یادت هست

من که کاملا به یاد دارم

و همیشه سعی کردم

این اصل را رعایت

اما چه شد

خانوم ف

به یکباره همه چیز به هم خورد

و شدیم همان پسر خاله

امیدوارم که خوشبخت باشی

ما هم قید ای برادر بودن را زدیم

و همان احترام پسر خاله ای را داشته باش

برای هفت پشت مان بس است

خانومی که

همه چیز را در همان

 مدرک کارشناسی دانشگاه آزادت می دانی

یادت باشد

داماد ما هم

چند صباحی دیگر

مدرک دکترایش مهر می خورد

یادت باشد

یادت باشد

یادت باشد

برادر شهیدم

قسم به خون پاکت

اجازه نخواهیم داد

چون شهدای فتنه ی ۸۸

مظلوم و گمنام باقی بمانی

هر چند شهادت غریبانه ات

با سانسور شدید خبری

مواجه شد

و هیچ رسانه ای

حاضر به درج آن نشد

برادر جان

به تو افتخار می کنیم

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد باغ ملک

این عکس

عکس یه نوجوون شاخ و شمشاد

به نام دانیال محمودی

از محله ی چهار بیشه ی مسجدسلیمان

که ۱۷ سال بیشتر تو ای دنیا زندگی نکرد

در ۱۷ / آذر / ۱۳۷۳ به دنیا اومد و

تو ۳ / بهمن / ۱۳۹۰

به علت تصادف

در بیمارستان گلستان اهواز

دچار مرگ مغزی شد

و خوندواش با یک ایثارگری بزرگ

اعضای بدنش رو به

بیماران نیازمند اهدا کردند .

شادی روح این نوجوون عزیز بخوانیم فاتحه و قبلش صلوات

تو یه وبلاگی

براش اینطور نوشتند :

برا ی شادی روح ای همشهری عزیزمون

و به پاس ایثارگری خونواده ی عزیزش

قصد داریم

برای دانیال جون گل

یه ختم قرآن بگیریم

دوستانی که مایلن تو ای طرح شرکت کنن

هر چقد می تونن قرآن قرائت کنن

تو قسمت نظرات اعلام کنن

تا به اسم خودشون ثبت بشه

و اگه هم مایلن

جزیی قرآن بخونن بهمون بگن

تا جزیی که می خوان قرائت کنن

به اسمشون تو جدول زیر بزاریم

هميشه به ياد داشته باشيم كه

 چهار چيز است که

 نمي‌توان آن‌ها را دوباره بازگرداند :

1. سنگ پس از رها کردن!

2. سخن . پس از گفتن!

3. موقعيت . پس از پايان يافتن!

 4. و زمان پس از گذشتن!

ای روزا

داداشی مهدی

خیلی بهونمو می گیره

نمی دونم چرا

حتی بیرونم که

 می خوام برم

ازم می پرسه

کجا می ری

تا مطمئن نشه

کجا می رم

ول کنه قضیه نیست

بعضی وختا

که می خوام برم بیرون

ایقد گریه می کنه

که خودمم گریم می گیره

نمی دونم چیکار کنم

دوسم ندارم

دلشو بشکنم

آخه خیلی خیلی

دوسش دارم

تا می رم بیرون

هی زنگ پشت سر زنگ

که کی می رم خونه

ایقد زنگ می زنه

 تا برم پیشش

خیالش راحت شه

خودمم وقتی پیشش نیستم

دلم براش یه ذره می شه

خدا به داد دو تا مون برسه

در عصر مرجعیت آیت الله العظمى بروجردى

چند نفر از آشنایان و بستگان معظم له

براى درمان بیمارى چشم

 یک بانوى علویه از خانواده خود

 به قم آمده بودند

تا پس از زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(س)

و دیدار آیت الله بروجردى

براى مداواى چشم آن علویه

 به تهران بروند.

 آن ها پس از دیدار با معظم له

 به حرم مطهر مشرف مى شوند.

یکى از اساتید مورد اطمینان مى گفت:

در همان روز (پس از درس)

 همراه حضرت آیت الله العظمى بروجردى

 به منزلش مى رفتیم،

در مسیر راه

چند نفر از اهالى بروجرد

 به حضور آیت الله بروجردى آمدند،

 آیت الله بروجردى از آن ها پرسید:

«پس چرا براى درمان چشم

بانو علویه به تهران نرفتید؟!»

آن ها با خوشحالى جواب دادند

 آن علویه در حرم حضرت معصومه(س)

 متوسل شد

و به برکت آن حضرت،

 چشمانش شفا یافت!

آیت الله بروجردى بى آن که تردید کند،

با شنیدن این کرامت،

 از رفتن به منزل منصرف شده

و همان دم براى تشرف

 به حرم حضرت معصومه(س)

 روانه شد

و با نهایت تواضع

به زیارت و شکرگزارى پرداخت.

 به این ترتیب آن بانوى علویه شفا یافت

 و دیگر براى معالجه به تهران نرفت.

باز آمد بوی ماه مدرسه

بوی بازی های راه مدرسه

بوی ماه مهر ماه مهربان

 بوی خورشید پگاه مدرسه

از میان کوچه های خستگی

 می گریزم در پناه مدرسه

باز می بینم ز شوق بچه ها

 اشتیاقی در نگاه مدرسه

زنگ تفریح و هیاهوی نشاط

خنده های قاه قاه مدرسه

باز بوی باغ را خواهم شنید

 از سرود صبحگاه مدرسه

روز اول لاله ای خواهم کشید

 سرخ بر تخته سیاه مدرسه

قیصر امین پور

در اغتشاشات روز دوشنبه 27 آبان‌ماه سال 1398 شهرستان ماهشهر استان خوزستان، عده‌ای از اشرار مسلح به سمت شهروندان و ماموران تیراندازی کردند.

با توجه به حضور کارکنان یگان ویژه در آن منطقه برای مقابله با ناامن کنندگان حریم امنیت کشور، سروان شهید رضا صیادی در درگیری مسلحانه با اشرار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

در این حادثه 2 نفر از ماموران نیز مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.